سفارش تبلیغ
صبا ویژن

6465465455454416541650





برچسب ها : متفرقه  , 
      

45757

حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری؛  ضمن دیدار با پرسنل دفتر مرکزی، از واحدهای مختلف بازدید به عمل آورده، و در پایان در جمع همکاران دفتر مرکزی به ایراد بیانات پرداختند. ایشان در ابتدا ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن سال نو به تبیین آیه «الا لله دین الخالص» پرداخته و افزودند؛ آنچه در محضر حق مورد پذیرش واقع می‌شود، فقط دین خالص است و دین خالص، دارای دو مرحله می‌باشد: 1-قلب سلیم2-عمل صالح.
 عمل صالح همان تقوای الهی است و تنها تقوای الهی است که انسان و اعمال انسان را از آفت‌ها در امان نگاه می‌دارد.
حضرت زهرای مرضیه (س) بر اساس همین معادله قرآنی، یک سرّ الهی را بیان می‌دارند: «من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله الیه افضل مصلحته». یعنی هر کسی عبادت خالص خودش را به پذیرش الهی برساند، خداوند برترین مصلحتش را به سوی او فرو می‌فرستد؛ و هر کس این گونه شد به مقام امن رسیده است(اولئک لهم الامن)
وی در ادامه با اشاره به پیام نوروزی و سخنرانی آغاز سال مقام معظم رهبری در تجلیل از فعالیت های فرهنگی خودجوش جوانان، بیان داشت: خودجوشی و طراوت جوانانه باید در اتحادیه حفظ شود و این درست نقطه مقابل بروکراسی ادارای است که وقتی بخشنامه‌ها از ستاد به صف می‌رسد خاصیت خودش را از دست می‌دهد. اقدامات جوششی برخواسته از متن فهم و درک و ایمان و فطرت و صفا و اخلاص می‌باشد و بر این اساس معطل امکانات نمی‌شود و کار را با انگیزه پیش می‌برد و این رویه نجات بخش فرهنگ کشور است.
ایشان با تاکید بر سهم خواهی اتحادیه از مطالبات مقام معظم رهبری و جاری‌سازی آن در تشکیلات افزود: اگر انجمن‌های اسلامی و به تبع آن اتحادیه‌های ما چنین ویژگی‌ای داشته باشند، امید داریم که بتوانیم در فهرستی قرار بگیریم که در انجام کارهای ارزشمند و ماندگار، مورد امید مقام معظم رهبری است.
نماینده مقام معظم رهبری در پایان با اشاره به تشکیل اتحادیه بیان داشتند؛ باید به نحوه شکل‌گیری اتحادیه دقت کنیم که چطور انجمن‌ها به طور خودجوش توسط جمع‌های مومنانه شکل گرفته است و سپس برای اینکه اقداماتشان نفوذ پیدا کند، اتحادیه‌ها را شکل دادند. نقطه خطری که باید از آن مراقبت کنیم این است که اتحادیه نباید شبه اداری بشود و عده‌ای منتظر باشند تا دستورالعمل و امکانات برسد تا اقدام کنند.
خوشبختانه وقتی به انجمن‌های مدارس مراجعه می‌کنید دلگرم می‌شوید. چون می‌بینید که بعضی جاها موفق عمل شده، و بچه‌ها وسط میدان هستند و اقدامات مختلفی را در مدرسه انجام می‌دهند و برای این کارها معطل کسی نمانده‌اند و وقتی احساس کنند که این کارشان به طور کلی مورد تایید است، خودشان جوشیده‌اند و به صورت جهادی، دست به ابتکار و خلاقیت زده‌اند. شورای مرکزی و دفتر مرکزی هم باید روی این نکته تاکید و تمرکز کنند که انجمن‌های ما مرکز فعالیت و خودجوشی باشند و مبادا سایه سنگین اتحادیه‌ها، نفس انجمن‌ها را بگیرد.
خاطر نشان می‌شود در ابتدای این دیدار حامد علامتی دبیر کل اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، ضمن گرامیداشت نامگذاری سال جدید به عنوان «سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی»، حلول سال نو را به حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج علی اکبری و پرسنل دفتر مرکزی تبریک و تهنیت گفت.

 

22415454544241112520




      

54545415451545

 مقام معظم رهبری:

در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و به‌عکس بشود. نمیگوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض میکنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاوم‌سازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همه‌ی مردم است.

منبع: khamenei.ir

 

1545454154154515410000





برچسب ها : رهبری  , 
      

35454541545152145

الان چند سالى است که کتاب‌هایى درباره‌ى سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مى‌نویسند و بنده هم مشترى این کتاب‌هایم و مى‌خوانم. با این‌که بعضى از این‌ها را من خودم از نزدیک مى‌شناختم و آنچه را هم که نوشته، روایت‌هاى صادقانه است- این هم حالا آدم مى‌تواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغه‌آمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکان‌دهنده است. آدم مى‌بیند این شخصیت‌هاى برجسته، حتى در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده‌اند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسى، یک جوان مشهدى بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته‌اند و من توصیه مى‌کنم و واقعاً دوست مى‌دارم شماها بخوانید.

(بیانات مقام معظم رهبری)

منبع:khamenei.ir

 

365421574455410





برچسب ها : رهبری  , 
      

56454545458452

در کلام سلاله زهرا
خورشید درخشان اظهر زهراى اطهر
در قضیه حضرت صدّیقه طاهره سلام‌اللَّه‌علیها، نکات خیلى مهمّى وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابى تطبیق مى‌کند، این است که همه این افتخارات و کارهاى بزرگ و مقامات عالىِ معنوى و دست‌نیافتنىِ آن انسان والا و آن زنِ بى‌نظیر تاریخ بشر و سیّده زنان عالم، و ضمناً همه آن صبرها و ایستادگیها و موقع‌شناسیها و کلمات پربارى که در این زمانها از ایشان صادر شده است – همه این حوادث بزرگ – در دوران کوتاه جوانى این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیه‌سرایى مطرح مى‌کنیم و مى‌گوییم که این بزرگوار سنّ کمى داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبت‌خوانى و مرثیه‌سرایى مى‌شود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوى درسها مى‌دانیم و با این چشم نگاه مى‌کنیم؛ آن وقت اهمیت ویژه‌اى پیدا مى‌کند.
چگونه یک انسان در دوران کوتاه زندگى، از مبدأ کودکى به بعد تا زمان شهادت – که معروف این است که آن بزرگوار هجده ساله بودند و بعضى هم تا سنّ بیست‌ودو و بیست‌وچهار سال گفته‌اند – این همه معارف و این همه علوّ مقامات معنوى را به دست آورَد! این، حاکى از یک تربیت فوق‌العاده فوق بشرى است.
آن زمان که در شعب ابى‌طالب همه راههاى عافیت بر مسلمانان و وجود مقدّس نبىّ‌اسلام (ص) بسته شده بود؛ نه امکانات زیستى، نه امکانات رفاهى، نه آسودگى خاطر؛ دائم دغدغه تهاجمِ دشمنان، دائم خبرهاى بد، صداى گریه کودکان از گرسنگى بلند، انواع ناراحتیهایى که در آن درّه خشک وجود داشت و این عدّه خانواده مسلمان براى مدّت سه سال مجبور به اقامت شده بودند – و چه سختیها کشیدند و همه این سختیها هم از مبدأ یکایک این انسانها از کوچک و بزرگ حرکت مى‌کرد و روى دوش پیامبر اسلام مى‌نشست. چون رهبر بود؛ چون همه به او متّکى بودند، همه دردها را پیش او مى‌آوردند، همه فشارها را او حس مى‌کرد – در چنین وضعیت سرشار از سختى و محنت و فشار و ناراحتىِ ناشى از دعوت در راه خدا و صبر در راه او – اتفاقاً در همین ایام جناب ابى‌طالب هم از دنیا مى‌رود؛ جناب خدیجه کبرى هم در مدّت کوتاهى به رضوان الهى و لقاءاللَّه مى‌پیوندد و پیامبر، تنهاى تنهاست – فاطمه زهرا، این دختر چند ساله – حالا بنا به اختلاف روایات، پنج ساله، شش ساله، هفت ساله، ده ساله – تنها کسى است که پیامبرِ با این عظمت به او تکیه مى‌کند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذیرایى مى‌کند، که این قضیه «فاطمة امّ ابیها» مربوط به این‌جاست.
این عظمت را ببینید! یک دختر بچه کم‌سال، در دوران سخت‌ترین محنتها، به فریاد بزرگترین انسانها مى‌شتابد! شوخى نیست. همان عنصر است که در طول زمان، در دوران جوانى تا پانزده سالگى و شانزده سالگى و هجده سالگى – بالاخره تا آخر عمر کوتاه – این همه مقامات معنوى را تجربه مى‌کند و این همه کار بزرگ انجام مى‌دهد و این همه در تاریخ تشیّع و اسلام اثر مى‌گذارد و خورشید درخشانى مى‌شود که تا دنیا، دنیاست، خورشید درخشان اظهر زهراى اطهر خواهد درخشید. همه این آثار، از حیات و زندگى و خصوصیّات یک جوان نشأت گرفته است. (بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، 26/6/1376)

پاره‌های دل/ روضه مکتوب
روضه مرحوم علامه طباطبایی در مصیبت مادرشان حضرت زهرا(س)
پاسی از شب گذشته و سر و صداها خوابیده بود و دیدگان به خواب رفته بودند که علی(ع) از جا برداشت تا وصیت های فاطمه زهرا(ع) را عملی سازد.
آری؛ آن بدن نحیف را که مصائب فراوان، چونان هلال ماه ذوبش ساخته بود؛ آری آن بدن پاک را روی دست خویش حمل کرد تا مراسم اسلامی را در موردش جاری فرماید. آن بدن پاک را روی محل غسل قرار داد. همان گونه که حضرت صدیقه خواسته بود لباس فاطمه از تن بیرون نیاورد، زیرا که نیازی نبود جامه را از آن بدنی که خدای متعال پاکش قرار داده بیرون کند (و شاید فاطمه(ع) از فرط حیا و شرم نمی خواست شوهر بزرگوارش اثر صدمه در و تازیانه و غلاف شمشیر را به پشت و پهلو و بازوی همسرش ببیند، چنان که تا آن روز هم که علی فاطمه را غسل می داد، زهرا کیفیت حال خود را به او نگفته بود.)
به ریختن آب بر روی بدن از روی جامه اکتفا فرمود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام(ص) را غسل داده بود.
در این مراسم اسما یعنی آن بانوی با وفای پاک که در ابراز علاقه و محبت حسنه اش نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) وفادار و با استقامت مانده بود نیز شرکت داشت، یعنی آب به دست علی(ع) می ریخت تا حضرت فاطمه را بشوید.
علی(ع) هنگام غسل فاطمه(ع) می گفت: «خدایا! فاطمه(ع) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده تو است. خدایا! حجتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد(ص) همنشین گردان.»
و سپس با همان پرده ای که بدن رسول خدا(ص) را خشک کرد، بدن زهرا(ع) را خشک نمود.
آری، به واقع این مراسم تغسیل زهرا نیست، مرور مصیبت و درد، و تداعی محنت است! با مراسم غسل، همه آنچه فاطمه(ع) از علی(ع) مخفی کرده بود، آشکار شد و داغ مصیبت زهرا خانه دل همسرش را شعله ور نمود.
یعقوبی در تاریخ خود گوید: «بعضی از زن های پیامبراکرم(ص) در حال بیماری فاطمه(ع) آمدند، و گفتند: ای دختر پیغمبر! در غسل دادن خود برای ما نصیبی قرار بدهد! فرمود: می خواهید درباره من حرف هایی بگویید که در حق مادرم خدیجه گفتید! من احتیاجی به شما ندارم. الان از دنیای شما بدم می آید، و از فراق شما شادم؛ خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد با حسرت هایی که در دل دادم. حق مرا حفظ و احترام مرا رعایت، و وصیت پدرم را درباره من قبول نکردند.»

اعجاز فاطمی
ماجرای مشرف شدن یک خانواده به اسلام، از زبان آیه الله العظمی سید محمد هادی میلانی
روزی در حال صبحت کردن با گروهی از مردمی که برای پرسیدن سوالات شرعیشان مراجعه کردند، بودم که ناگهان مرد و زنی وارد شدند و گفتند: «می خواهیم به دین اسلام مشرف شویم!»
علت این تصیمم را جویا شدم، آن‌ها گفتند: «ما از کشور آلمان آمده ایم و این ها زن و فرزندان من هستند. این دخترم، طوری استخوان های پهلویش شکست که پزشکان از مداوای او عاجز شدند و پس از صرف هزینه های بسیار گفتند باید پهلوی او را عمل کرد، ولی خطرناک است.
دخترم حاضر نشد و گفت: «در بستر بیماری بمیرم بهتر از این است که زیر عمل قرار گیرم.»
لذا او را به خانه آوردیم، یک خدمتکار ایرانی داریم به نام «بی بی» یک روز دخترم او را صدا زد، همین طور که داشت برای او درد دل می کرد، گفت: «بی بی! این درد واقعاً بد دردی است، حاضرم مبلغ 12میلیون را که اندوخته ام با هشت میلیون دیگر از برادر و پدرم بگیرم و این بیست میلیون را به دکتری بدهم که مرا صحیح و سالم کند. ولی فکر نکنم دکتری پیدا شود که بتواند مرا خوب کند! و من ناکام و جوان مرگ با دلی پر غصه از دنیا می روم.» سپس شروع کرد به گریه و ناله کردن.
بی بی گفت: «ای خانم! من یک دکتر و پزشک سراغ دارم!»
گفت: «این مبلغ را به او می دهم.»
بی بی گفت: «پول مال خودت باشد و بدان که من سیده هستم و جدة من فاطمه زهرا(س) است که او مثل تو پهلویش شکسته بود و اگر می خواهی خوب شوی با حال و اشک ریزان بگو: «ای فاطمه پهلو شکسته!»
دخترم گریه اش گرفت و شروع کرد به گفتن «ای فاطمة پهلو شکسته!» بی بی نیز به گوشه ای از خانه رفت و با گریه گفت: «ای فاطمة زهرا! من یک بیمار آلمانی در خانه ات آورده ام.»
من هم آمدم توی حیاط خانه و با حال اشک آلود می گفتم: «ای فاطمه پهلو شکسته!»
همه در شور و حال عجیبی بودیم که ناگهان دخترم صدا زد: «پدر بیا!» ما هراسان آمدیم نزد دخترم، دیدیم که کاملاً شفا یافته است!
دخترم گفت: «الان یک بانوی مجلله ای آمد و بر پهلوی من دستی کشید و فرمود: خوب می شوی!  گفتم شما چه کسی هستید؟»
فرمود: «من همان کسی هستم که الان صدایش زدی؛ من فاطمه پهلو شکسته هستم!»
حضرت آیه الله! الان ما آمده ایم مسلمان شویم.»
منبع: کتاب آتش در حرم

چشمه معرفت/ شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) در اندیشه شهید مطهری
زهرا، عالی ترین مدل انسانیت
اهل بیت پیغمبر(ص) انسان‌های ساخته شده هستند؛ انسان‌های ساخته شده مطابق عالی ترین مدل انسانیت. آن مدلی که خدای انسان برای انسان معین کرده است. پیغمبر(ص) فرمود: «انا ادیب الله و علی ادیبی» (بحار، ج 16، ص 231) من تربیت شده خدا هستم و علی(ع) تربیت شده من است. علی(ع) یعنی یک انسان نمونه، یک انسان کامل؛ زهرا(س) یعنی یک انسان نمونه، یک انسان کامل. علی(ع) انسانی است که سخن او، رفتار و کردار او، نمونه و درس است و زهرا(س) همچنین. (آشنایی با قرآن، ج 7، ص 56)
تکریم فاطمه(س) در قرآن
در سوره مبارکه دهر برای اهل بهشت و ابرار انواع نعمت‌ها غیر از نعمت حورالعین اسم برده شد. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که چرا در این سوره از حورالعین نامی نمی‌برد؟ این سؤالی است که مفسران – حتی مفسران اهل تسنن – مطرح کرده‌اند. در تفسیر المیزان نکته‌ای را از تفسیر ابوالسعود نقل می‌کند و معلوم نیست که او اولین بار این نکته را ذکر کرده است یا خیر؟ و نیز او متوجه شده که این نکته در روایات هم هست و در میان اهل سنت شاید اول کس او متوجه شد چرا در این آیات نامی از حورالعین برده نشده است؟ می‌گوید برای این که قبلا سخن ابرار بود و این آیه شأن نزولش فاطمه و حسن و حسین(ع) است، چون در اینجا نام فاطمه بوده است، خداوند اکراما لفاطمه ، اسمی از حورالعین نبرده است. (شهید مطهری، آشنایی با قرآن، ج 11، ص 79، المیزان ج20، ص210)
مقام حضرت زهرا(س)
در تاریخ اسلام، زنان قدیسه و عالی قدر فراوانند. کمتر مردی است به پایه خدیجه برسد، و هیچ مردی جز پیغمبر و علی(ع) به پایه حضرت زهرا(س) نمی‌رسد. حضرت زهرا(س) بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد. اسلام در سیر من الخلق الی الحق، یعنی در حرکت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست. تفاوتی که اسلام قائل است در سیر من الحق الی الخلق است، در بازگشت از حق به سوی مردم و تحمل مسئولیت پیغمبری است که مرد را برای این کار مناسب تر دانسته است. (نظام حقوق زن در اسلام، ص 119)
عمل فاطمه(س)
در روایت است که پیامبر اکرم(ص) رو می‌کند به یگانه فرزند عزیزش، وجود مقدس صدیقه طاهره سلام‌الله علیها ـ آن کسی که درباره‌اش می‌گوید: «بضعه منی»، او پاره جگر من است ـ و می‌گوید: «یا فاطمه اعملی بنفسک»؛ دخترکم، خودت برای خودت عمل کن. «انی لا أغنی عنک شیئا»؛ من به درد تو نمی‌خورم، از انتساب با من کاری ساخته نیست، تعلیمات مرا بپذیر و دستورات مرا عمل کن، مگو پدرم پیغمبر است، به دردت نمی‌خورد، به دستور پدرت عمل کردن به دردت می‌خورد. آن وقت شما زندگی همین حضرت زهرا(س) را مطالعه کنید، می‌بینید در فکر این انسان گویا وجود ندارد که من دختر پیغمبر آخرالزمان هستم. حدیث است که وقتی به محراب عبادت می‌ایستاد، بدنش به لرزه درمی آمد. از خوف خدا گریه می‌کرد، شب‌های جمعه را تا صبح نمی‌خوابید و می‌گریست. اینها همه به انسان نوعی بیداری و آگاهی مسئولیت آمیز و تعهد خیز می‌دهد. (حق و باطل ص 110، حکمت‌ها و اندرزها، ج1، ص63)

حضرت امام صادق (ع) فرمودند که مادر ما نزد خداوند تعالی 9 اسم دارد:
فاطمه:
رسول خدا فرمود: زیرا او و شیعیانش از آتش جهنم قطع شده‌اند. (فاطمه به معنای قطع‌شده و بریده است).
و نیز امام صادق (ع) فرمود: زیرا او از هر شر و بدی بریده شده است و نیز چون مردم از رسیدن به معرفت کامل او قطع شده اند.
صدیقه:
زیرا او هرگز در زندگی جز راست نگفت و هر آنچه پدر بزرگوارش فرمود، تصدیق کرد.
رسول خدا به امیرالمومنین فرمود: یا علی، من به فاطمه سفارش‌هایی کرده ام که به تو بگوید. او هر چه گفت بپذیر، زیرا او راستگوست، بسیار راستگو.
مبارکه:
برکت به معنای خیر فراوان است و از فاطمه نسل فراوانی به عالم اسلام هدیه شده . لذا در بعضی از تفاسیر آمده است که در آیهی « انا اعطیناک الکوثر» ( ای رسول گرامی ما به تو خیر کثیر عطا کردیم) منظور، فاطمه (س) است.
طاهره:
امام باقر (ع) فرمود: زیرا او از هر ناپاکی ظاهری و هر گونه ناپاکی دامن، مبری است.
و نیز طبق روایات متعدد، آیه تطهیر( انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) درباره حضرت فاطمه  نازل شده است. پس فاطمه طاهره است زیرا هر گونه رجس و پلیدی و ناپاکی از وجود مقدسش دور است.
زکیه:
زکاه هم به معنای رشد و نمو و هم به معنای طهارت است، بنابراین زکیه هم یعنی از فاطمه نسل پرباری پا به عرصه وجود خواهد گذاشت و هم اینکه او وجودی است پاک و طاهر .
راضیه:
زندگی کوتاه حضرت فاطمه با غم و اندوه و نیز با تلاش و سختی همراه بود. او زندگی بسیار مشکلی را پشت سر گذاشت ولی هرگز لب به شکایت باز نکرد، بلکه همواره خدای بزرگ را شکر می‌کرد و راضی بود د.
روایت شده روزی رسول خداحضرت فاطمه را دید که لباس خشنی بر تن داشت و با دست‌های مبارکش آسیاب می‌کرد در حالیکه طفل کوچک خود را هم شیر می‌داد. رسول خدا گریان شد و فرمود: ای دخترکم، تلخی این دنیا را بچش، برای رسیدن به شیرینی آخرت.
حضرت فاطمه نه تنها لب به شکایت باز نکرد، بلکه عرض کرد: ای رسول خدا، من خدا را برای نعمتهایش سپاسگزارم.
و نیز روزی امیرالمومنین از رسول خدا خواست اگر ممکن باشد برای فاطمه مستخدمه ‌‌ای بگیرد، اما رسول خدا تسبیح فاطمه را به آنها تعلیم فرمود. حضرت زهرا پس از شنیدن این دستور پیغمبر اکرم سه بار فرمود: من از خدا و رسولش راضیم.
مرضیه:
تمام کارهای حضرت فاطمه مورد رضایت خدا و رسول بود. رسول خدا هیچ گاه بر فاطمه غضب نکرد، به او خرده نگرفت و برعکس، گاهی می‌فرمود: فداها ابوها. (پدرش به قربانش) .
این چنین است که رسول خدا رضای فاطمه را رضای خدا می‌دانست و می‌فرمود: خدا از غضب فاطمه غضب می کند و از رضایت او راضی می‌شود.
محدثه:
امام صادق (ع) در این مورد فرمود: زیرا ملائکه از آسمان فرود می‌آمدند و با او سخن می‌گفتند.
در فرهنگ اسلامى محدثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه اى برخوردار بوده اند، محدثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه هاى معارف و ارزشهاى دینى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقش اول را داشته اند و حامل ودایع و امانتهاى گرانقدر الهى و رازدار اسرار آل رسول بوده اند.
زهرا:
امام صادق فرمود: زیرا نور آن بانوی مکرمه در یک روز سه بار برای امیرالمومنین می‌درخشید، و چون در محراب عبادت می‌ایستاد نور درخشنده او برای اهل آسمان می‌ درخشید همانگونه که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد.
* برخی نامهای دیگر حضرت فاطمه (س)
حصان (محفوظ)، حره (آزاده، شریف)، سیده (بانوی محترم)، عذراء (پرده نشین)، حوراء (فرشته، حوریه)، مریم کبری (مریم برتر)، نوریه (تابناک، درخشنده ) و نام آن بانو در آسمان، منصوره (یاری‌شده) است.

منبع: khamenei.ir

 

54454545




      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >